اميرحسين جونماميرحسين جونم، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره

امیرحسین جون و خاله ساناز

اولین عروسکای گوگولی

1391/6/25 0:48
نویسنده : خاله ساناز
503 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام صدتا سلام

خوفی خوشی؟خداروشکر

چه خبرا؟بالاخره نمیخوای بگی دختری یا پسر؟شِـــکـْـلـَکْ هــآے خــآنــــــومـے

باشه منتظر میمونم ولی فقط تا 28 چون اون موقع دکتر جون ازت میپرسه باید بگی بلهههه اینجوریاست

چند روز پیش من وخاله جون(خاله کوچیکه وبزرگه) رفته بودیم بیرون واست دوتا عروسک خوشگل خریدیم

امروزم اومده بودیم خونه شما تا به مامانی تو کارا کمک کنیم

از 3شنبه هم مهمون داشتین خونه یکم بهم ریخته بود

اومدیم تا مامانی تنهایی کارنکنه هم خودش هم شما گوگولی جون خسته شین

نمیدونی چقد نقشه تو سرم هست همش واسه وقتیه که به دنیا اومدی

همشم فقط و فقط خودم و خودت و هستی جون اجرا میکنیم

یادت باشه تو باید حسابی بزرگ شی وسالم باشی و به موقع بیایی بغل مامانی و بابایی

اینم عکس عروسکای گوگولی

ازطرف خاله ساناز

 

کادو خاله سهیلا

عاشقتم عشق کوچولومkiss.gif

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

غزاله
24 شهریور 91 22:01
سلام مرسی ساناز جان ممنون که اومدی و تولد پسر داییم ارشام جونم رو بهم تبریک گفتی. بازم بیا اونورا خوشحال میشم
غزاله
25 شهریور 91 9:43
مرسی از لطفتون شما هم لینک شدی مهربون
Zahra
6 مهر 91 16:29
خوش بودن که به این سادگی نیست!!!!!!! کلی ماجرا دارد...... باید تو باشی و باران... روی مبل کنار شومینه.... جامهای شرابو سیگار پشت سیگار... گرمای دستان تو باشد نگاهت....... لبخندت..... و چشمان من خیره به این همه زیبایی.... انگار خوش بودن به همین سادگی است.......!!! آپم منتظرتم حتما بیای
سهیلا مامان هستی جون
8 مهر 91 2:19
خاله قربونش بره گوگولی من مواظب خودت باش به موقع و تپل مپل بیا جیگرم